پرنياپرنيا، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

دختری از جنس ماه (پرنیا جعفری)

سفر به اصفهان در روزهای تاسوعا و عاشورا

  سلام روز یکشنبه سیزدهم آذر 1390 به اتفاق پرنیا ، خاله زهرا ، مامان جون فاطمه و بابا مجید و بنده راهی سفر به اصفهان شدیم سر راه مامان جون را خانه خاله شکوه پیاده کردیم و پس از آن خاله زهرا را درب منزلشان بردیم و بالاخره خودمان ساعت 2 نیمه شب رسیدم به خانه مامان بزرگ عزت البته به دلیل اینکه از زمانی که می بایست میرسیدم خیلی دیرتر رسیدم  متاسفانه با در بسته و آدمهای هفت پادشاه خواب روبرو شدیم  بهرحال با بیدار کردن عمو مسعود وارد خانه شدیم و خوابیدم تا صبح پرنیا مثل همیشه خوشحال از دیدار با عمه هایش، با وجود خستگی راه صبح زود بیدار شد و گفت مامان می خوام برم پیش عمه هام و پرواز کنان به آغوش آنها رفت. روز تاسوعا بود...
17 آذر 1390

آلبوم نقاشی پرنیا قسمت چهارم

سلام اینم یک تعداد از جدیدترین نقاشی های پرنیای گلم موضوعات نقاشی ها از زبان پرنیا نوشته شده است به امید روزی که بتونم گزارشی از گالری نقاشی های پرنیا تهیه کنم و در این وبلاگ بزارم لازم به ذکر است خورشید یکی از علایق پرنیا است که از سنین پائین تر که نقاشی می کشید همیشه خورشید یک پای ثابت نقاشی هاش بود.   ...
11 آذر 1390
1